نوشته شده توسط حمیدرضا ذاکری   دوشنبه  10 شهريور  1382

پایان نفوذ و تفرقه در اپوزیسیون و رسانه ها ونزدیکی پیروزی انقلاب دموکراسی در ایران

 

IRAN TV

 

TAPESH TV

 

در یک هفته گذشته بحث بر سر این بوده که آیا واقعا در رسانه های لوس آنجلسی و دیگر رسانه ها شخص و یا گروهی در حال همکاری با جمهوری اسلامی هستند و یا بوده اند و برای اثبات این ادعا بنده بناء به قول داده شده در امروز فقط گوشه ای از این نفوذ و جنایات را که در طول سالیان گذشته صرفا برای مقاصد مالی بر ایرانیان آزادیخواه ضربه وارد کرده به تصویر میآورم تا همگان بدانید که چرا و چطور از حسن نیت ایرانیان و مبارزان بسیاری از ایرانی نمایان سوء استفاده نمودند و چرا تا این لحظه با تمام اراده آزادی خواهی ایرانیان در خارج از کشور نتوانستند در یک صف متحدانه به آزادی برسند و لی این افشاگری در ابعاد بسیار گسترده تر ادامه خواهد داشت و بنده با کمک ایرانیان وطن دوست و مبارز و هوشیار به امید خدا وند سعی میکنیم که از راز تمامی این جنایات پرده برداریم و هرکسی را که در مسیر آزادی ایران موانعی گذاشته و یا بوسیله او رژیم موانعی ساخته از سر راه برداریم و این افشاگری منحصر به دو تلویزیون نخواهد بود و در روزهای آینده پرده از بسیاری از مسائل و همکاریهای تنگاتنگ رژیم با تعدادی دیگر از ایادی و عوامل رژیم در سرتا سر کشورها برخواهیم داشت تا درس عبرتی باشد برای بقیه کسانی که ادعای مبارزه دارند و در حال حاضر بی آنکه بدانند عامل انتشار اخبار و راهکارهای تفرقه و تخریب قابلیتهای مردمی شده اند واین گزارش به مردم ایران نبایستی باعث شود که خدائی نکرده کسی بر کسی توهین و یا بی احترامی کند و بایستی این را بدانیم افشگری وسیله غرض ورزی نیست بلکه وسیله ای برای سرعت بخشیدن به مبارزات است پس از بهره برداری شخصی بپرهیزید و سعی نمائید راه و هدفتان را بدین وسیله در برابر رژیم مستحکم و مستحکمتر نمائید.

وزارت اطلاعات از دهه 70 و بعد از جنگ ایران و عراق با پدیده ای روبرو شد و این پدیده تکنولوژیهای پیشرفته ای بود که برای سهولت کارها و روابط مردمی روز به روز پیشرفته تر گردید و بعد از نیمه دهه 70 بحث رسانه ها بر سر کار آمد و تعدادی از ایرانیان جهت مبارزه با این تکنولوژی جدید پا به عرصه گذاشتند و در همین راستا وزارت اطلاعات و امنیت ایران در راستای مبارزه با این پدیده روز به روز خود را آماده تر مینمود تا اینکه مردم بی پناه ایران بعد از سالیان دراز راهی برای دفع فشارهای روانی موجود پیدا نمودند و همین استقبال مردمی سبب شد که رژیم سعی در خنثی سازی این رسانه ها بنماید که از تمامی بازوهای خود در این مسیر استفاده نمود ولی وقتی نتوانست از نفوذ این رسانه ها جلوگیری نماید سعی نمود با یک تیر چند نشان را هدف قرار دهد و این اهداف 1- ساختن یک پل ارتباطی بین ایرانیان داخل و خارج از کشور که مسیرهای متعددی را امتحان نمود ولی در نهایت دلیل بر با صرفه بودن مرکزیت ی در حوزه خلیج فارس کشور دوبی را برای این هدف انتخاب نمود و در اولین قدم برای گسترش این طرح از طریق شرکتهای وزارتی سرمایه ای بالغ بر 4 میلیارد دلار را به دوبی انتقال دادند و در همین اثناء فاز آمادگی این طرح در سال 1379 شروع به فعالیت نمود 2- تهیه مکانی برای انتقال افکار غربی و ساختن یک محل تفریه خارج از چهار چوب قوانین شرعی نظام 3- پوشش دادن به معاملات و پورسانتهای دریافتی از کانال قراردادهای دولتی  4- سهل ساختن نقل و انتقالات عملیاتهای امنیتی و اطلاعاتی و رساندن کمکهای گوناگون به تروریستهای لبنانی و فلسطینی 5- ساختن امنگاهی برای تبادلات اطلاعاتی 6- پول شوئی بوسیله صرافیها و انتقال دوباره آن به بانکهای اروپائی  7- ساختن پل ارتباطی و مطمئن با عوامل و جاسوسان اطلاعاتی و محلی برای ملاقاتهای غیر متعارف  8- مبارزه با اپوزیسیون خارج از کشور در تمامی ابعاد  9- کشف و جذب نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور برای همکاری با رژیم  10 - و در نهایت یک مبارزه تمام عیار با تمامی عملیاتهای آزادیخواهان ایرانی در داخل و خارج از کشور و انتقال سرمایه مردم به کشورهای متعدد برای آینده سران رژیم که در این خصوص بحث بسیار طولانیست که به بعد موکول میکنیم.

دوبی

در دوبی ایرانیان زیادی از سالیان گذشته در حال فعالیتهای اقتصادی متعدی بوده اند ولی ایرانیانی در آن کشور که عامل مستقیم وزارت اطلاعات بوده اند از دو سال پیش با جذب شدن به ستون وزارت اطلاعات در تمامی کارها و عملیاتها وزارت اطلاعات را یاری داده اند که به تک تک آنان در بحث امروز و مربوط به رسانه ها اشاره خواهم نمود.

نفر اول. شخصیست به نام ابوالفضل جلالی که در زمانهای  گذشته خبرنگار مجله جوانان ایران و دنیای ورزش بوده که تا سه سال پیش با اپوزیسیون هم همکاریهائی را داشته و از اواخر سال 1379 همکاری نزدیکی را با اداره 15 وزارت اطلاعات شروع نمود که از بالاترین و حیاتی ترین عوامل وزارت اطلاعات در دوبی میباشد این شخص در حال حاضر بالاترین و نزدیکترین عوامل وزارت اطلاعات به علیرضا امیر قاسمی میباشد و از کانال امیر قاسمی نزدیکی محسوسی با حمید شبخیز دارداین شخص یعنی جلالیدر هر چند هفته یکبار در جلسات توجیهی و عملیاتی وزارت اطلاعات با پوشش پشتیبانی از ورزشکاران در وزارت اطلاعات حضور بهم میرساند.

2- خانم فرانک محمودی عامل مستقیم وزارت اطلاعات که به ایران هم رفت و آمد دارد و در وزارت اطلاعات بعنوان کارمند افتخاری عضو میباشد و در مسئولیت ایشان هماهنگی کلیه برنامه های تبلیغاتی و هنری تلویزیون تپش و تلویزیون ایران میباشد که از جلسات 48 روز گذشته در هتل هایت جدید و گفتگوهایشان و ملاقاتهایشان با حمید شبخیز کلیه مدارک در دست میباشد.

3- مجتبی شعبان مدیر شرکت  ام- اس - تی عامل اقتصادی و مسئول انتقال سرمایه های عملیاتی در مورد رسانه ها و تدارکات ابزار و قطعات کامپیوتری به وزارت اطلاعات و دیگر ارگانهای دولتی میباشد و بعد از کیا   و یا منوچهرخوش زبان مسئولیت کلیه نقل و انتقالات بر عهده ایشان است که رابطه نزدیکی با مدیران تلویزیون تپش و ایران در لوس آنجلس دارد.

4- صرافی راوندی و انصاری در دوبی و لندن عامل اصلی پولشوئی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران بوسیله شخصی بنام رودلف آقا بیگی یان صاحب هتل بکینگ هال در لندن که در گذشته از ورزشکاران رشته اتومبیل سواری بوده و تا دوسال پیش و قبل از همکاری با رژیم ممنوع الورود به ایران بود تا اینکه بعد از کشف و جذب ایشان برای یک دوره مسابقات اتومبیل رانی به ایران و زاهدان سفر نمودند و در حال حاضر و در دو سال گذشته یکی از بزرگترین دلالهای اسلحه و ادوات نظامی و هسته ای برای ایران بوده  و بوسیله فرزند دخترش بنام لزلی هر هفته مبلغی بالغ بر یک میلیون پوند انگلیس را بوسیله سه شخص با نامهای روبرت  و اندره و ایر که هر سه ساکن انگلستان هستند با مرکزیت هتل کارتون در دوبی تمامی وجه قاچاق از انگلستان را به دوبی به  صرافی راوندی که بعد از فاجعه 11 سپتامبر بدلیل انتقال پول برای القاعده  در انگلستان یک سال زندان و توقیف اموال داشته و دیگری صرافی انصاری انتقال میدهند و از کانال بانکی این مبالغ برای مقاصد مختلف در اختیار وزارت اطلاعات قرار میگیرد که کلیه این پولها متعلق به معاملات مواد مخدر وزارت اطلاعات میباشد و رهبری کل این عملیات را ابولفظل جلالی که در بالا نام بردیم بعهده دارد و روابط تلویزیون ایران در لوس آنجلس با شخص رودلف آقا بیگی یان کاملا مشهود است.

5- شهرام شفائی رابط ابوالفظل جلالی در امور کار چاق کنی بدین منظور که ایرانیان خارج از کشور که اموالشان بوسیله رژیم آخوندی مصادره شده با آمدن به دوبی از طریق پلهای ارتباطی و رسانه ها با دادن وکالت نامه محضری با تائید سفارت جمهوری اسلامی 30 درصد از قیمت فعلی آن را دریافت میکنند و این عملیات یکی از پر سود ترین عملیات وزارت اطلاعات با استفاده از قدرت در درون ایران میباشد.

بهرحال این معرفی گوشه ای از نفرات کلیدی و در صحنه وزارت اطلاعات بود و در افشاگری یک هفته گذشته هم تعدادی از کارمندان رسمی وزارت اطلاعات را نام بردم که در انتها ملاحضه مینمائید.

اما اسناد مربوط به همکاری عامل مستقیم وزارت اطلاعات  علیرضا امیر قاسمی که از 5 سال پیش بوسیله منوچهر خوش زبان جهت منحرف کردن اذهان عمومی و مبارزاتی مردم ایران و خنثی سازی برنامه های مبارزاتی و جذب و به خدمت در آوردن نیروهای بریده و وطن فروش وارد صحنه شد و تا این لحظه که بنده در خدمت شما هستم با استناد به سند زیر عملیاتی تخریبی را با بودجه یک سال 1381 که پنج میلیون و هفت صد هزار دلار بوده بعهده داشته و راه را برای بقیه مقاصد وزارت اطلاعات بعد از تنگناهای 11 سپتامبر باز نموده و بوسیله علیرضا امیر قاسمی افرادی را که با اهداف گوناگون به صحنه تلویزیونی آمده بودند به همکاری و سوق دادن به اعمال وزرات اطلاعات کشانده که حمید شبخیز یکی از این افراد است که از اوایل سال 1381 رسما در این دام گرفتار شده است. به اسناد زیر نگاهی بیندازید و خود قضاوت کنید ولی در انتها از تمامی مردم ایران و رسانه های دیگر تقاضامندم که این افشاگری را در راستای اصلاح مسیر مبارزاتی خود استفاده نمائید و به هیچ عنوان سعی در ابراز هر گونه رفتار انفرادی ننمائید چونکه هدف ما والاتر است و آن تخریب پایگاههای وزارتی و فتنه دولت آخوندیست نه برخورد با اشخاص چونکه دشمن ما یک سیستم است نه فرد... و باز هم از تمامی هنرمندانی که بدام این دسایس افتاده اند با کمال شرمندگی اعلام میکنم راه شما و صدای شما روحیه ایرانیان را بالا برده و میبرد و تنها گروه بی ادعا و مبارز شما بودید که ستون و پیکره فرهنگی و خرافاتی رژیم را در هم شکستید  تا دیر نشده در هر سفر و اجرای برنامه حتی در پایگاه دشمن ایران و مظلومیت مردم را با در دست داشتن پرچم ایران فریاد کنید...ذاکری